معنی Brise
Brise
نسیم
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Brise
Bruise
Bruise
داغ کَردَن، کَبودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brisk
Brisk
سَرزِندِه، تُند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
brise
brise
نَسِیم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Arise
Arise
پَدید آمَدَن، بَرخیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bribe
Bribe
رِشوِه دادَن، رِشوِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی