معنی tornare - جستجوی لغت در جدول جو
tornare
برگشتن، بازگشت، بازگشتن
ادامه...
بَرگَشتَن، بازگَشت، بازگَشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tornar se
شدن، تبدیل شود
ادامه...
شُدَن، تَبدیل شَوَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
orlare
حاشیه دوزی کردن، سجاف
ادامه...
حاشیُه دوزی کَردَن، سِجاف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tonale
از نظر تنی، تونال
ادامه...
اَز نَظَرِ تُنی، تُونال
دیکشنری هلندی به فارسی
donare
اهدا کردن، اهدا کنند
ادامه...
اِهدا کَردَن، اِهدا کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dorare
طلا کردن، قهوه ای
ادامه...
طَلا کَردَن، قَهوِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tirare
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tonale
آوایی، تونال
ادامه...
آوایی، تُونال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tosare
بریدن، برشی
ادامه...
بُریدَن، بُرِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tronar
رعد و برق زدن، رعد و برق
ادامه...
رَعد و بَرق زَدَن، رَعد و بَرق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tondre
بریدن، چمن زنی
ادامه...
بُریدَن، چَمَن زَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tordre
پیچاندن، پیچ و تاب، چرخاندن، چلانیدن
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب، چَرخاندَن، چِلانیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
toename
افزایش، افزایش دهد
ادامه...
اَفزایِش، اَفزایِش دَهَد
دیکشنری هلندی به فارسی
toccare
لمس کردن، لمس کنید
ادامه...
لَمس کَردَن، لَمس کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sognare
رویابافی کردن، رؤیا
ادامه...
رُویابافی کَردَن، رُؤیا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
torcere
پیچاندن، پیچ و تاب، چرخاندن
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب، چَرخاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tostare
بر تست کردن، نان تست
ادامه...
بَر تِست کَردَن، نان تِست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
troncare
کوتاه کردن، قطع کردن
ادامه...
کوتاه کَردَن، قَطع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trovare
یافتن، پیدا کردن
ادامه...
یافتَن، پِیدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tuonare
رعد و برق زدن، رعد و برق
ادامه...
رَعد و بَرق زَدَن، رَعد و بَرق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
turbare
مضطرب کردن، مزاحم
ادامه...
مُضطَرِب کَردَن، مُزاحِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
portare
حمل کردن، آوردن
ادامه...
حَمل کَردَن، آوَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
formare
شکل دادن، فرم
ادامه...
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fornire
ارائه دادن، عرضه، تأمین کردن، تهیّه کردن
ادامه...
اِرائِه دادَن، عَرضِه، تَأمین کَردَن، تَهیِّه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
forzare
اجبار کردن، زور
ادامه...
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adornare
زینت دادن، آراستن
ادامه...
زینَت دادَن، آراستَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tornare indietro
بازگشتن، به عقب برگرد
ادامه...
بازگَشتَن، بِه عَقَب بَرگَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی