معنی titelen - جستجوی لغت در جدول جو
titelen
حق دادن، عنوان، عنوان دادن
ادامه...
حَق دادَن، عُنوان، عُنوان دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tintelen
سوزش داشتن، سوزن سوزن شدن
ادامه...
سوزِش داشتَن، سوزَن سوزَن شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
titreyen
لرزان، لرزیدن، لرزنده
ادامه...
لَرزان، لَرزیدَن، لَرزَنده
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
citeren
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
kietelen
قلقلک کردن، قلقلک دادن، قلقلک کننده، حسّاس به قلقلک
ادامه...
قِلقِلک کَردَن، قِلقِلَک دادَن، قِلقِلک کُنَندِه، حَسّاس بِه قِلقِلک
دیکشنری هلندی به فارسی
ritselen
خش خش کردن، خش خش
ادامه...
خَش خَش کَردَن، خَش خَش
دیکشنری هلندی به فارسی
tillen
بلند کردن، بالابر، بالا بردن
ادامه...
بُلَند کَردَن، بالابَر، بالا بُردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
stelen
دزدیدن، دزدی کردن
ادامه...
دُزدیدَن، دُزدی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی