معنی tirada - جستجوی لغت در جدول جو
tirada
شکوه و شکایت، باور نکردنی
ادامه...
شِکوِه و شِکایَت، باوَر نَکَردَنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tirani
استبدادی، ظالم، ستمگری
ادامه...
اِستِبدادی، ظالِم، سِتَمگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ibada
مؤمنان، عبادت
ادامه...
مُؤمِنان، عِبادَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
irade
اراده، خوٰاهد شد
ادامه...
اِرادِه، خَوٰاهَد شُد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
irado
عصبانی
ادامه...
عَصَبانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tirar
پرتاب کردن، پرتاب، کشیدن
ادامه...
پَرتاب کَردَن، پَرتاب، کِشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irama
ریتم
ادامه...
ریتم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Tirade
شکوه و شکایت، نطق غرّا
ادامه...
شِکوِه و شِکایَت، نُطقِ غَرّا
دیکشنری آلمانی به فارسی
tirania
ستمگری، استبداد
ادامه...
سِتَمگَری، اِستِبداد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mirada
زل زدن، نگاه کن، نگاه
ادامه...
زُل زَدَن، نِگَاه کُن، نِگَاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tirare
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
risada
خنده
ادامه...
خَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
zdrada
خیانت کاری، خائنانه
ادامه...
خِیانَت کاری، خائِنانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
tiranía
ستمگری، استبداد
ادامه...
سِتَمگَری، اِستِبداد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tirade
شکوه و شکایت، فحش دادن
ادامه...
شِکوِه و شِکایَت، فُحش دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
tirata
شکوه و شکایت، کشیده شده
ادامه...
شِکوِه و شِکایَت، کِشیدِه شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tirado
دور ریخته شده، پرتاب شده
ادامه...
دور ریختِه شُدِه، پَرتاب شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ziada
اضافی
ادامه...
اِضافی
دیکشنری سواحیلی به فارسی