معنی mirada
mirada
زل زدن، نگاه کن، نگاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mirada
tirada
tirada
شِکوِه و شِکایَت، باوَر نَکَردَنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
morado
morado
سیاه و آبی، بَنَفش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mereda
mereda
فُروکِش کَردَن، فُروکِش کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merata
merata
نُفوذ، بِه طُورِ مُساوی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merana
merana
مُشتاق، اَز بِین رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meraba
meraba
دَست زَدَن بِه، اَنگُشت گُذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mimado
mimado
پَروَرِش یافتِه، خَراب شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tirado
tirado
دور ریختِه شُدِه، پَرتاب شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mirato
mirato
هَدَف دار، هَدَف قَرار گِرِفتِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی