معنی teler - جستجوی لغت در جدول جو
teler
کشاورز، پرورش دهنده
ادامه...
کِشاوَرز، پَروَرِش دَهَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
geler
یخ زدن، منجمد کردن
ادامه...
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
temer
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tejer
بافیدن، بافتن، پارچه کردن
ادامه...
بافیدَن، بافتَن، پارچِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reler
دوباره خوٰاندن، بازخوٰانی
ادامه...
دُوبارِه خوٰاندَن، بازخوٰانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
temer
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tecer
پارچه کردن، بافتن، بافیدن
ادامه...
پارچِه کَردَن، بافتَن، بافیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
teuer
به طور گران، گران قیمت، گران
ادامه...
بِه طُورِ گِران، گِران قِیمَت، گِران
دیکشنری آلمانی به فارسی
teller
صورت، شمارنده
ادامه...
صورَت، شُمارندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
teder
لطیف بودن، مناقصه، با دلی مهربان، به طور مهربانانه
ادامه...
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، با دِلِی مِهرَبان، بِه طُورِ مِهرَبانانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
deler
تقسیم کننده، اشتراک کننده
ادامه...
تَقسیم کُنَندِه، اِشتِراک کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
marteler
چکّش زدن، چکّش
ادامه...
چَکُّش زَدَن، چَکُّش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fakülteler
دانشگاه ها، دانشکده ها
ادامه...
دانِشگاه ها، دانِشکَدِه ها
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی