معنی deler
deler
تقسیم کننده، اشتراک کننده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با deler
dealer
dealer
نَمَایَندِگی، فُروشَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
geler
geler
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
deber
deber
بِدِهکار بودَن، وَظیفِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
doler
doler
دَرد کَردَن، صَدَمِه دیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
deles
deles
آنها، اَز آنها
دیکشنری پرتغالی به فارسی
reler
reler
دُوبارِه خوٰاندَن، بازخوٰانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dealer
dealer
نَمَایَندِگی، نَمَایَندِگی کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
dever
dever
بِدِهکار بودَن، وَظیفِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
deter
deter
جِلوگیری کَردَن، بازداشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی