معنی tacere - جستجوی لغت در جدول جو
tacere
سکوت کردن، ساکت باش
ادامه...
سُکوت کَردَن، ساکِت باش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cadere
افتادن، سقوط، به زمین افتادن، زمین خوردن، سقوط کردن
ادامه...
اُفتادَن، سُقوط، بِه زَمین اُفتادَن، زَمین خُوردَن، سُقوط کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
acre
تند و تیز، هکتار
ادامه...
تُند و تیز، هِکتار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
acre
تند و تیز، هکتار
ادامه...
تُند و تیز، هِکتار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acele
شتاب، عجله
ادامه...
شِتاب، عَجَلِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tecer
پارچه کردن، بافتن، بافیدن
ادامه...
پارچِه کَردَن، بافتَن، بافیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hacer
انجام دادن، انجام دهید، ساختن
ادامه...
اَنجام دادَن، اَنجام دَهید، ساختَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
taxer
مالیات گرفتن، مالیات
ادامه...
مالیات گِرِفتَن، مالیات
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lacer
رباط زدن، توری
ادامه...
رُباط زَدَن، توری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
traceren
ردیابی کردن، ردیابی
ادامه...
رَدیابی کَردَن، رَدیابی
دیکشنری هلندی به فارسی
macera
ماجرا، ماجراجویی
ادامه...
ماجَرا، ماجَراجویی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tancerz
رقّاص، رقصیدن
ادامه...
رَقّاص، رَقصیدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
acerbe
تند، قرمز
ادامه...
تُند، قِرمِز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
torcere
پیچاندن، پیچ و تاب، چرخاندن
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب، چَرخاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
temere
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tenere
نگه داشتن، نگه دارید
ادامه...
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
radere
اصلاح کردن، تراشیدن
ادامه...
اِصلاح کَردَن، تَراشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sapere
دانستن
ادامه...
دانِستَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
piacere
دوست داشتن، لذّت، لذّت بخشی
ادامه...
دوست داشتَن، لَذَّت، لَذَّت بَخشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tracer
پایه زدن، ردیابی، خط کشیدن، نقشه کشیدن
ادامه...
پایِه زَدَن، رَدیابی، خَط کِشیدَن، نَقشِه کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tacher
لکّه انداختن، لکّه دار کردن
ادامه...
لَکِّه اَنداختَن، لَکِّه دار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tacite
ضمنی
ادامه...
ضِمنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
acre
تند و تیز، تندخو
ادامه...
تُند و تیز، تُندخو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی