معنی suszyć - جستجوی لغت در جدول جو
suszyć
خشک کردن، عجیب و غریب
ادامه...
خُشک کَردَن، عَجیب و غَریب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sączyć
جرعه ای نوشیدن، جرم
ادامه...
جُرعِه ای نوشیدَن، جُرم
دیکشنری لهستانی به فارسی
ruszać
حرکت دادن، حرکت کنید
ادامه...
حَرَکَت دادَن، حَرَکَت کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
węszyć
فضولی کردن، فلوت نواز
ادامه...
فُضولی کَردَن، فُلوت نَواز
دیکشنری لهستانی به فارسی
burzyć
ویران کردن، نابود کردن
ادامه...
ویران کَردَن، نابود کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
uczyć
آموزش دادن، آموزش دهید، قطار
ادامه...
آموزِش دادَن، آموزِش دَهید، قَطار
دیکشنری لهستانی به فارسی
szyć
دوختن، بخور، سوزن زدن، سوزن سوزن شدن، دستکاری کردن
ادامه...
دوختَن، بُخور، سوزَن زَدَن، سوزَن سوزَن شُدَن، دَستکاری کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی