جدول جو
جدول جو

معنی suo - جستجوی لغت در جدول جو

suo
مربوط به آن، او
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دستکاری کردن، بازی کردن، زنگ زدن، صدا دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
لوکس، مجلّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور لوکسی، به شکلی مجلّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
محکم، با صدا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دلپذیر، حسّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
بی صدا، بدون صدا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دلپذیر، حسّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حسّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنها، او
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
هوهو کردن، بوق زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عرق کردن، عرق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
زنگ زدن، زنگ ها را بزن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
چهره، صورت، صورتکی، سطح
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ناپاک، کثیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
جنوبی، جنوب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
او، آن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مربوط به آن، او
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جنوبی، جنوب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جنوبی، جنوب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سرسبز، به صورت مجلّل، لوکس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی