جدول جو
جدول جو

معنی sumu - جستجوی لغت در جدول جو

sumu
مسموم کردن، سمّ، سمّی، سمّیت، زهرآگین، زهرآلود
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع بندی، علاوه بر این
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
قبیله ای، گروه قومی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آبدار، آبی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تلفنی، تلفن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
چسبناک، دشوار است، ناهموار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
سمّیت عصبی، سمّ عصبی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
سمّ زدایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
از نظر سمّ شناسی، برای مسمومیّت شیمیایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
سمّ شناس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور سمّی، برای سمّ، زهرآلودانه
دیکشنری سواحیلی به فارسی