جدول جو
جدول جو

معنی stabil - جستجوی لغت در جدول جو

stabil
ثابت، پایدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
stabil
پایدار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stabil
ثابت، پایدار
دیکشنری آلمانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پایداری، تثبیت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور تند، شیب دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
رفتار کردن، رفتار، شخصیّت، عادات، خلق و خوی، سرشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور تند، شیب دار
دیکشنری هلندی به فارسی
فولادی، فولاد
دیکشنری هلندی به فارسی
پایداری، ثبات
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ثبات دادن، تثبیت کند، ثابت کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تعطیل، تعطیلات
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ثبات دادن، تثبیت کند، ثابت کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مستقرّ، تاسیس شد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پایداری، ثبات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تاسیس کردن، ایجاد کند، تعیین کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
فولادی، فولاد
دیکشنری آلمانی به فارسی
ثابت، هنوز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
مستقرّ، تاسیس شد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ثابت، پایدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پایدار، متعادل، ثابت
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی ثبات، ناپایدار
دیکشنری آلمانی به فارسی
ثابت، پایدار
دیکشنری هلندی به فارسی
ثابت، پایدار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
استریل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خردمند، حکیم، دانشمند، فهمیده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ایستا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
استریل
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور استریل، استریل
دیکشنری آلمانی به فارسی
گرد و غبارآلود، گرد و خاکی
دیکشنری آلمانی به فارسی
با شکوه
دیکشنری هلندی به فارسی
ثبات، پایداری
دیکشنری لهستانی به فارسی