معنی stabiel
stabiel
ثابت، پایدار
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با stabiel
stabile
stabile
ثابِت، پایدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stabil
stabil
ثابِت، پایدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
stabil
stabil
پایدار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stabil
stabil
ثابِت، پایدار
دیکشنری آلمانی به فارسی
instabiel
instabiel
بی ثُبات، ناپایدار
دیکشنری هلندی به فارسی
onstabiel
onstabiel
بی ثُبات، ناپایدار
دیکشنری هلندی به فارسی
steriel
steriel
بِه طُورِ اِستِریل، اِستِریل
دیکشنری هلندی به فارسی
stable
stable
ثابِت، پایدار
دیکشنری فرانسوی به فارسی