معنی siap - جستجوی لغت در جدول جو
siap
آماده، آماده است
ادامه...
آمادِه، آمادِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sikap
رفتار، نگرش، موضع
ادامه...
رَفتار، نِگَرِش، مَوضِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sial
نامبارک، بدشانس، بدشگون، بدون شانس
ادامه...
نامُبارَک، بَدشانس، بَدشُگون، بِدونِ شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
siać
کاشتن، پیوند، کاشت کردن، کاشی گذاشتن
ادامه...
کاشتَن، پِیوَند، کاشت کَردَن، کاشی گُذاشتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
slap
به طور شلی، لنگی، سست، تنبل، به سادگی، شل مانند
ادامه...
بِه طُورِ شُلی، لَنگی، سُست، تَنبَل، بِه سادِگی، شَل مانَند
دیکشنری هلندی به فارسی
stap
گام
ادامه...
گام
دیکشنری هلندی به فارسی
siapa yang
چه کسی، کیست
ادامه...
چِه کَسی، کیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mempersiapkan
آماده کردن، آماده کنید
ادامه...
آمادِه کَردَن، آمادِه کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan persiapan
به طور آماده، با آماده سازی
ادامه...
بِه طُورِ آمادِه، با آمادِه سازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dipersiapkan dengan baik
خوب آماده شده
ادامه...
خوب آمادِه شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kesiapan
آمادگی
ادامه...
آمادِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketidaksiapan
عدم آمادگی
ادامه...
عَدَمِ آمادِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
persiapan
آمادگی، آماده سازی
ادامه...
آمادِگی، آمادِه سازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی