جدول جو
جدول جو

معنی servire - جستجوی لغت در جدول جو

servire
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از Service
تصویر Service
مقدمه مفهومی درباره واژه
خدمت (Service) در فناوری اطلاعات به واحد نرم افزاری مستقل و خودمختاری گفته می شود که عملکرد یا قابلیت خاصی را از طریق رابط های تعریف شده ارائه می دهد. این مفهوم اساس معماری سرویس گرا (SOA) و معماری میکروسرویس ها را تشکیل می دهد. خدمات می توانند درون سازمانی یا عمومی باشند و معمولاً از طریق پروتکل های استاندارد شبکه قابل دسترسی هستند. طراحی مبتنی بر خدمات به انعطاف پذیری، قابلیت استفاده مجدد و مقیاس پذیری سیستم های نرم افزاری کمک می کند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در معماری سرویس گرا، خدمات به عنوان واحدهای مستقل کسب وکار عمل می کنند. در سیستم های توزیع شده، خدمات امکان ارتباط بین کامپوننت های مختلف را فراهم می کنند. در سیستم عامل ها، سرویس های پس زمینه وظایف سیستم را مدیریت می کنند. در رایانش ابری، سرویس ها به صورت SaaS، PaaS و IaaS ارائه می شوند. در توسعه وب، سرویس های وب امکان یکپارچه سازی سیستم ها را فراهم می کنند. در چارچوب های مدرن، سرویس ها اغلب به صورت کانتینری اجرا می شوند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
سرویس های پرداخت آنلاین مانند PayPal
سرویس های نقشه ای مانند Google Maps API
سرویس های ذخیره سازی ابری مانند Dropbox
سرویس های احراز هویت مانند OAuth providers
سرویس های پیام رسانی مانند Twilio
سرویس های هوش مصنوعی مانند خدمات تشخیص چهره
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری میکروسرویس، هر سرویس مسئول یک قابلیت خاص است. در سیستم های ابری، سرویس ها به صورت مقیاس پذیر ارائه می شوند. در چارچوب های DevOps، سرویس ها به صورت مستقل مستقر و مدیریت می شوند. در سیستم های رویدادمحور، سرویس ها می توانند به رویدادها واکنش نشان دهند. در معماری های مدرن، سرویس های بدون سرور (Serverless) نیازی به مدیریت زیرساخت ندارند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم سرویس های نرم افزاری به اولین سیستم های توزیع شده در دهه 1980 بازمی گردد. در دهه 1990، معماری CORBA و DCOM معرفی شدند. در دهه 2000، سرویس های وب و معماری SOA محبوبیت یافتند. در دهه 2010، معماری میکروسرویس ها ظهور کرد. امروزه با پیشرفت رایانش ابری و فناوری های بدون سرور، سرویس ها به سطح جدیدی از انعطاف پذیری رسیده اند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
خدمت نباید با ’’تابع’’ (Function) که واحد کوچکتری از کد است اشتباه گرفته شود. همچنین با ’’ماژول’’ (Module) که بیشتر به بسته بندی کد اشاره دارد تفاوت دارد. ’’کتابخانه’’ (Library) نیز مفهومی متفاوت دارد که مجموعه ای از کدهای قابل استفاده مجدد است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در جاوا: چارچوب Spring Boot برای ایجاد سرویس های RESTful
در پایتون: کتابخانه Flask-RESTful برای پیاده سازی سرویس های وب
در Node.js: چارچوب Express برای ایجاد سرویس های API
در C#: ASP.NET Core برای توسعه سرویس های وب
در Go: بسته net/http برای ایجاد سرویس های کارآمد
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که هر سرویس باید حتماً از طریق شبکه قابل دسترسی باشد، در حالی که سرویس های درون فرآیندی نیز وجود دارند. چالش اصلی در معماری مبتنی بر سرویس، مدیریت ارتباطات بین سرویس ها و حفظ یکپارچگی داده است. در سیستم های توزیع شده، اشکال زدایی سرویس ها می تواند پیچیده باشد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
خدمات واحدهای بنیادین در معماری های نرم افزاری مدرن هستند. در آموزش این مفهوم، تاکید بر اصول طراحی سرویس های مستقل و با قابلیت استفاده مجدد مهم است. برای پروژه های عملی، انتخاب الگوی معماری مناسب بر اساس مقیاس و نیازمندی های سیستم توصیه می شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
مجموعه، سری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مجموعه، سری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سرویس دهنده، سرور
دیکشنری هلندی به فارسی
آسیب رساندن، صدمه دیده، آسیب زدن، زخم زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حقیر، خدمتگزار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سرویس دهنده، سرور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نابود شدن، از بین رفتن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حقیر، خدمتگزار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جوش آوردن، جوشیدن، خشمگین شدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بازماندگی، بقا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شور و شوق، شور و حرارت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حقیر، خدمتگزار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خدمت، خدمات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خدمتکار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بردگی، بندگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
احساس کردن، احساس، حسّ کردن، شنیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیگیری کردن، دنبال کنید، دنباله دار بودن، دنبال کردن، نتیجه دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خدمت، خدمات، خدمت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنده ماندن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
حقیر، خدمتگزار، فرمانبردار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خدمت، خدمات
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مجموعه، سری
دیکشنری هلندی به فارسی