جدول جو
جدول جو

معنی scalare - جستجوی لغت در جدول جو

scalare
مقیاس کردن، صعود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ذخیره کردن، ذخیره کنید، نجات دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نمک پاشیدن، نمک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
مقدمه مفهومی درباره واژه
Scalar ساده ترین نوع داده است که فاقد ساختار داخلی پیچیده بوده و تنها یک مقدار واحد را در خود جای می دهد، مانند عدد صحیح یا یک رشته.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در زبان های برنامه نویسی مانند Python، Java یا C، داده هایی مانند int، float، boolean و string به عنوان داده های scalar شناخته می شوند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در تعریف متغیرهای ساده مانند `int age = 30;` یا `string name = ’’Ali’’;` ما از داده های scalar استفاده کرده ایم.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در تحلیل نوع داده ها و طراحی ساختار پایگاه داده یا برنامه ها، تمایز بین scalar و non-scalar (مانند لیست، دیکشنری) اهمیت دارد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
واژهٔ Scalar از ریاضیات و فیزیک وارد علوم کامپیوتر شد و به مفهومی اساسی در نظریهٔ نوع (type theory) و طراحی زبان ها تبدیل شد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
Scalar با داده های مجموعه ای مانند Array، Tuple یا Struct متفاوت است؛ در حالی که scalar تنها یک مقدار دارد، آن ها شامل چندین مقدار یا کلید-مقدار هستند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python: `x = 42` (int)، `y = ’’hello’’` (string)
در C: `float salary = 3000.50;`
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
برخی تصور می کنند که scalar تنها به اعداد اطلاق می شود، در حالی که رشته ها و booleanها نیز scalar محسوب می شوند.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک تمایز بین داده های scalar و پیچیده برای طراحی بهینه سیستم ها، درک حافظه و انتخاب ساختارهای داده ای مناسب حیاتی است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
گرمایی، گرما
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سوار شدن، برو بیرون، صعود کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خورشیدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اسکی کردن، اسکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
محروم اخلاق، خوش اخلاق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تشدید کردن، تشدید شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم کشیدن، سیم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آرام کردن، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بالا رفتن، صعود، صعود کردن، مقیاس کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آشکار کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
لحیم کردن، لحیم کاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پرش کردن، پرش، پریدن، جست و خیز کردن، جهش کردن، رد کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
منقضی شدن، منقضی شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پوست کندن، مدرسه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
فرار کردن، فرار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کنار گذاشتن، دور انداختن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
استنشاق کردن، استنشاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
رژه رفتن، رژه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
لکّه انداختن، گسترش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
شلّیک کردن، شلّیک کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عذر خوٰاستن، بهانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دنیوی، سکولار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
زین گذاشتن، زین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تشدید کردن، صعود، صعود کردن، مقیاس کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تشدید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
علمی، مدرسه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نمک پاشیدن، نمک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
از خاک درآوردن، حفّاری، تونل زدن، چالوس کردن، حفّاری کردن، حفر کردن، خراشیدن، غار رفتن، کندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سکوت کردن، خفه شو
دیکشنری پرتغالی به فارسی