معنی calar
calar
سکوت کردن، خفه شو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با calar
calor
calor
گَرما
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calmar
calmar
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
callar
callar
سُکوت کَردَن، خَفِه شُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
salar
salar
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cazar
cazar
شِکار کَردَن، شِکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cavar
cavar
حَفر کَردَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
casar
casar
اِزدِواج کَردَن، بَرایِ اِزدِواج، عَروسی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calor
calor
گَرمایی، گَرما
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calçar
calçar
سَنگ فَرش کَردَن، قَرار دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی