معنی saliente - جستجوی لغت در جدول جو
saliente
برجسته، بیرون زده
ادامه...
بَرجَستِه، بیرون زَدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saliente
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
solvente
حلّال
ادامه...
حَلّال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de forma saliente
به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sobresaliente
برتر، برجسته
ادامه...
بَرتَر، بَرجَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera saliente
به طور برجسته، به صورت خروجی
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بِه صورَتِ خُروجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera sobresaliente
به طور عالی، به شیوه ای برجسته
ادامه...
بِه طُورِ عالی، بِه شیوِه ای بَرجَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cliente
مشتری
ادامه...
مُشتَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
valente
دلیر، شجاع
ادامه...
دَلیر، شُجاع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cliente
مشتری
ادامه...
مُشتَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cliente
مشتری
ادامه...
مُشتَری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Salient
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
paciente
صبور، بیمار
ادامه...
صَبور، بیمار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tagliente
برنده، تیز
ادامه...
بَرَندِه، تیز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salienza
بارز بودن، برجسته بودن
ادامه...
بارِز بودَن، بَرجَستِه بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
solvente
حلّ شونده، حلّال
ادامه...
حَلّ شَوَندِه، حَلّال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
paziente
صبور، بیمار
ادامه...
صَبور، بیمار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Salience
بارز بودن، برجستگی
ادامه...
بارِز بودَن، بَرجَستِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
paciente
صبور، بیمار
ادامه...
صَبور، بیمار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pariente
خویشاوند، نسبی
ادامه...
خویشاوَند، نَسَبی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sapiente
فهمیده، عاقل
ادامه...
فَهمیده، عاقِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
valiente
با دل و جرأت، شجاع، دلیر
ادامه...
با دِل و جُرأت، شُجاع، دَلیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
caliente
داغ
ادامه...
داغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
in modo saliente
به طور برجسته، برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بَرجَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی