معنی paciente
paciente
صبور، بیمار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با paciente
paciente
paciente
صَبور، بیمار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pariente
pariente
خویشاوَند، نَسَبی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
paziente
paziente
صَبور، بیمار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reciente
reciente
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
caliente
caliente
داغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impaciente
impaciente
بی صَبر، بی حُوصِلِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cociente
cociente
حاصِل تَقسیم، ضَریب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
patience
patience
بُردباری، صَبر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
valiente
valiente
با دِل و جُرأت، شُجاع، دَلیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی