معنی safisha - جستجوی لغت در جدول جو
safisha
پاکسازی کردن، پاک کردن
ادامه...
پاکسازی کَردَن، پاک کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kusafisha
تیز کردن، پاک کردن، تصفیه کردن، جاروکشی
ادامه...
تیز کَردَن، پاک کَردَن، تَصفِیَه کَردَن، جاروکِشی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
safishwa
تصفیه شده، تمیز شود
ادامه...
تَصفِیَه شُدِه، تَمیز شَوَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
sofista
مغالطه گر
ادامه...
مُغالِطِه گَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sofista
مغالطه گر، سوفسطایی
ادامه...
مُغالِطِه گَر، سوفِسطایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sofista
مغالطه گر، شگفت انگیز
ادامه...
مُغالِطِه گَر، شِگِفت اَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
sofista
مغالطه گر، سوفسطایی
ادامه...
مُغالِطِه گَر، سوفِسطایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
marisha
راه پیمایی کردن، کندتر
ادامه...
راه پیمایی کَردَن، کُندتَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Oafish
بی فکر
ادامه...
بی فِکر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
maisha
معیشت، زندگی
ادامه...
مَعیشَت، زِندِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
afisa
افسر
ادامه...
اَفسَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kusafisha vumbi
غبار پاشیدن، برای تمیز کردن گرد و غبار
ادامه...
غُبار پاشیدَن، برای تَمیز کَردَن گَرد و غُبار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
msafishaji
تمیزکننده
ادامه...
تَمیزکُنَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی