معنی sabotar - جستجوی لغت در جدول جو
sabotar
خرابکاری کردن، خرابکاری
ادامه...
خَرابکاری کَردَن، خَرابکاری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sabotar
خرابکاری کردن، خرابکاری
ادامه...
خَرابکاری کَردَن، خَرابکاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
habitar
ساکن شدن، ساکن، سکونت داشتن
ادامه...
ساکِن شُدَن، ساکِن، سُکونَت داشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sabor
طعم، طعم و مزّه، مزّه
ادامه...
طَعم، طَعم و مَزِّه، مَزِّه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sabor
خوشمزگی، طعم و مزّه، طعم، مزّه
ادامه...
خُوشمَزِگی، طَعم و مَزِّه، طَعم، مَزِّه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saltar
پرش کردن، پرش، جهش کردن، جست و خیز کردن
ادامه...
پَرِش کَردَن، پَرِش، جَهش کَردَن، جَست و خیز کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adotar
اتّخاذ کردن، اتّخاذ
ادامه...
اِتِّخاذ کَردَن، اِتِّخاذ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
anotar
توضیح دادن، یادداشت کنید، یادداشت کردن
ادامه...
توضیح دادَن، یادداشت کُنید، یادداشت کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saltar
پرش کردن، پریدن، جست و خیز کردن، جهش کردن
ادامه...
پَرِش کَردَن، پَریدَن، جَست و خیز کَردَن، جَهش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
azotar
با شلّاق زدن، شلّاق زدن، سیلی زدن
ادامه...
با شَلّاق زَدَن، شَلّاق زَدَن، سیلی زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
anotar
توضیح دادن، یادداشت کنید، یادداشت کردن
ادامه...
توضیح دادَن، یادداشت کُنید، یادداشت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abogar
حمایت کردن، التماس کردن
ادامه...
حِمایَت کَردَن، اِلتِماس کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agotar
تهی کردن، اگزوز، خسته کردن
ادامه...
تُهی کَردَن، اِگزوز، خَستِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saborear
لذّت بردن، مزّه، لذّت بردن از
ادامه...
لَذَّت بُردَن، مَزِّه، لَذَّت بُردَن اَز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rebotar
بازگشتن، ریباند
ادامه...
بازگَشتَن، ریباند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abortar
متوقّف کردن، سقط
ادامه...
مُتِوَقِّف کَردَن، سَقَط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abotoar
خم کردن، دکمه، بستن
ادامه...
خَم کَردَن، دُکمِه، بَستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saborear
لذّت بردن، مزّه، لذّت بردن از
ادامه...
لَذَّت بُردَن، مَزِّه، لَذَّت بُردَن اَز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sazonar
طعم دار کردن، فصل
ادامه...
طَعم دار کَردَن، فَصل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abortar
متوقّف کردن، سقط
ادامه...
مُتِوَقِّف کَردَن، سَقَط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rebotar
بازگشتن، جهش، پریدن
ادامه...
بازگَشتَن، جَهش، پَریدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
habitar
سکونت داشتن، ساکن، ساکن شدن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن، ساکِن شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sabotear
خرابکاری کردن، خرابکاری
ادامه...
خَرابکاری کَردَن، خَرابکاری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saboter
خرابکاری کردن، خرابکاری
ادامه...
خَرابکاری کَردَن، خَرابکاری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sabar
صبور، صبور باش
ادامه...
صَبور، صَبور باش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی