معنی abortar
abortar
متوقّف کردن، سقط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با abortar
abortar
abortar
مُتِوَقِّف کَردَن، سَقَط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abordar
abordar
مُبارِزِه کَردَن، مُقابَلِه با، مُواجَهَه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acortar
acortar
کوتاه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abordar
abordar
مُواجَهَه کَردَن، رویکَرد، بَررَسی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aborder
aborder
بَررَسی کَردَن، فُرود آمَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
amortir
amortir
بالِش گُذاشتَن، مُستَهلَک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
avorter
avorter
مُتِوَقِّف کَردَن، سَقَط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
acordar
acordar
تَوَافُق داشتَن، مُوافِق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abultar
abultar
بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، فُلِّه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی