جدول جو
جدول جو

معنی równo - جستجوی لغت در جدول جو

równo
به طور هموار، بدون تغییر، به طور مساوی، با فاصله یکنواخت
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موازی، توافق نامه
دیکشنری لهستانی به فارسی
عدم تعادل کردن، عدم تعیّن
دیکشنری لهستانی به فارسی
نامتعادل، نامتقارن
دیکشنری لهستانی به فارسی
خوب متعادل، خود، خوش توازن، دعوا کننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
پایداری، پایین
دیکشنری لهستانی به فارسی
پایدار، خستگی ناپذیر، منصفانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور نامتوازن، به صورت نامتناسب، به طور نامساوی، با تردید، به طور نابرابر، بی لک
دیکشنری لهستانی به فارسی
نابرابری، بمیر، ناهمواری، بی نظمی، زبری، گریی، گزینه، تفاوت، متفاوت است، برجستگی، وضوح
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور مساوی
دیکشنری لهستانی به فارسی
هم زمان
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور یکنواخت، به صورت تک موضوعی
دیکشنری لهستانی به فارسی
برابر، مقایسه کنید، یکنواخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور مساوی از هم فاصله، ظالمانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
هم فاصله، نویسنده مشترک
دیکشنری لهستانی به فارسی
معادل، معادل سازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
برابری، یکنواختی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعادل
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور متوازن، متواضعانه، به طور معادل، مقدّماتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
معادلگی، معادله
دیکشنری لهستانی به فارسی
معادل
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعادل برقرار کردن، خونسردی، آرام و تعادل داشتن، هوشیار
دیکشنری لهستانی به فارسی
عدم تعادل، تعادل را بر هم بزند
دیکشنری لهستانی به فارسی