معنی zrównoważony
zrównoważony
پایدار، خستگی ناپذیر، منصفانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zrównoważony
równoważny
równoważny
مُعادِل
دیکشنری لهستانی به فارسی