جدول جو
جدول جو

معنی rysować - جستجوی لغت در جدول جو

rysować
خط کشیدن، اشتباه، کشیدن، حمل و نقل، نمودار کشیدن، مثال
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قافیه داشتن، کلیشه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
غارت کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
نجات دادن، ذخیره شده است، ذخیره کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
نوع دادن، بشردوستانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
رانشیدن، توبیخ
دیکشنری لهستانی به فارسی
توده کردن، تورفتگی، ماساژ دادن، راننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
مناسب بودن، درست است، متناسب بودن، متناقض، مساوی بودن، همکار
دیکشنری لهستانی به فارسی
اتو کردن، برادری
دیکشنری لهستانی به فارسی
جا به جا کردن، پیچ و تاب، صفحه بازی کردن، صفحات را شماره گذاری کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
ارجاع دادن، مرجع، نقل قول کردن، نماد
دیکشنری لهستانی به فارسی
آزار دادن، تحریک کردن، شکایت کردن، عصبانی کردن، عصبانی شدن، مرعوب کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
تاریکه نمایی دادن، کم نور
دیکشنری لهستانی به فارسی
مداد کشیدن، مدال آور
دیکشنری لهستانی به فارسی