معنی rymować - جستجوی لغت در جدول جو
rymować
قافیه داشتن، کلیشه ای
ادامه...
قافیِه داشتَن، کِلیشِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rysować
خط کشیدن، اشتباه، کشیدن، حمل و نقل، نمودار کشیدن، مثال
ادامه...
خَط کِشیدَن، اِشتِباه، کِشیدَن، حَمل و نَقل، نِمودار کِشیدَن، مِثال
دیکشنری لهستانی به فارسی
rabować
غارت کردن
ادامه...
غارَت کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ratować
نجات دادن، ذخیره شده است، ذخیره کنید
ادامه...
نَجَات دادَن، ذَخیرِه شُدِه اَست، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
typować
نوع دادن، بشردوستانه
ادامه...
نَوع دادَن، بَشَردوستانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
dryfować
رانشیدن، توبیخ
ادامه...
رانِشیدَن، تَوبیخ
دیکشنری لهستانی به فارسی
promować
ترویج کردن، تردید کنید
ادامه...
تَرویج کَردَن، تَردِید کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
sumować
کلّی بودن، پوشش
ادامه...
کُلّی بودَن، پوشِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
cytować
ارجاع دادن، مرجع، نقل قول کردن، نماد
ادامه...
اِرجاع دادَن، مَرجَع، نَقلِ قُول کَردَن، نَمَاد
دیکشنری لهستانی به فارسی
cumować
پهلو گرفتن، بالقوّه
ادامه...
پَهلو گِرفتَن، بِالقُوِّه
دیکشنری لهستانی به فارسی
hamować
ممانعت کردن، برجسته، محدود کردن، تنگ نظر، ترمز کردن، ترومبونیست
ادامه...
مُمانِعَت کَردَن، بَرجَستِه، مَحدود کَردَن، تَنگ نَظَر، تُرمُز کَردَن، تُرومبونیست
دیکشنری لهستانی به فارسی
irytować
آزار دادن، تحریک کردن، شکایت کردن، عصبانی کردن، عصبانی شدن، مرعوب کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحریک کَردَن، شِکایَت کَردَن، عَصَبانی کَردَن، عَصَبانی شُدَن، مَرعوب کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
wymowa
تلفّظ، بر زبان آورد، بیان
ادامه...
تَلَفُّظ، بَر زَبان آوَرد، بَیان
دیکشنری لهستانی به فارسی