معنی rosnąć - جستجوی لغت در جدول جو
rosnąć
رشد کردن، رونق یابد
ادامه...
رُشد کَردَن، رُونَق یابَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rosnący
افزایشی
ادامه...
اَفزایِشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
rosnar
غرغر کردن
ادامه...
غُرغُر کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cofnąć
بازپس کشیدن، بهبود می یابند، برگشتن، بازگشت، سقوط کردن
ادامه...
بازپَس کِشیدَن، بِهبود مِی یابَند، بَرگَشتَن، بازگَشت، سُقوط کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
tonąć
غرق شدن، غوطه ور کردن، فرو بردن
ادامه...
غَرق شدن، غوطِه وَر کَردَن، فُرو بُردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
gwałtownie rosnąć
جوش و خروش پیدا کردن، در حال جوشیدن
ادامه...
جوش و خُروش پِیدا کَردَن، دَر حالِ جوشیدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی