معنی relatore - جستجوی لغت در جدول جو
relatore
بازگوکننده، بلندگو
ادامه...
بازگوکُنَنده، بُلَندگو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
relator
بازگوکننده، راوی
ادامه...
بازگوکُنَنده، راوی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
relator
بازگوکننده، گزارشگر
ادامه...
بازگوکُنَنده، گُزارِشگَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
predatore
شکارچی، درّنده
ادامه...
شِکارچی، دَرَّندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senatore
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
creatore
ایجادکننده، خالق
ادامه...
ایجادکُنَندِه، خالِق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rivelatore
آشکار، آشکارساز
ادامه...
آشِکار، آشِکارساز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Relator
بازگوکننده، رابط
ادامه...
بازگوکُنَنده، رابط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
relatar
تعریف کردن، مربوط می شود
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، مَربوط می شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
relatar
گزارش دادن، گزارش دهید
ادامه...
گُزارِش دادَن، گُزارِش دَهید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
relatie
رابطه
ادامه...
رابِطِه
دیکشنری هلندی به فارسی