معنی proyek - جستجوی لغت در جدول جو
proyek
پروژه
ادامه...
پُروژِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
proyeksi
پیش بینی، طرح ریزی
ادامه...
پیش بینی، طَرح ریزی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
projet
پروژه
ادامه...
پُروژِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
przodek
جدّ، جدول بندی
ادامه...
جَدّ، جَدوَل بَندی
دیکشنری لهستانی به فارسی
protes
اعتراض
ادامه...
اِعتِراض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
prospek
چشم انداز
ادامه...
چِشم اَنداز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
prorok
پیش بینی کننده، پیش پرداخت
ادامه...
پیش بینی کُنَندِه، پیش پَرداخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
projekt
پروژه، طرّاحی
ادامه...
پُروژِه، طَرّاحی
دیکشنری لهستانی به فارسی
proben
تمرین کردن، تمرین کنید
ادامه...
تَمرین کَردَن، تَمرین کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
robek
فرسوده، پاره شده، پاره پاره، کهنه، شکافنده
ادامه...
فَرسودِه، پارِه شُدِه، پارِه پارِه، کُهنِه، شِکافَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
proje
پروژه
ادامه...
پُروژِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
merencanakan proyek
پروژه تعریف کردن، برنامه ریزی پروژه
ادامه...
پُروژِه تَعرِیف کَردَن، بَرنامِه ریزی پُروژِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی