معنی promoten - جستجوی لغت در جدول جو
promoten
ترویج کردن، ترویج کنند
ادامه...
تَرویج کَردَن، تَرویج کُنَند
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
promover
ترویج کردن، ترویج کنند
ادامه...
تَرویج کَردَن، تَرویج کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
promotor
تبلیغ کننده، مروّج
ادامه...
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prometer
تعهّد کردن، تعهّد، وعده دادن
ادامه...
تَعَهُّد کَردَن، تَعَهُّد، وَعدِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
promotion
تبلیغ، ارتقاء
ادامه...
تَبلِیغ، اِرتِقاء
دیکشنری فرانسوی به فارسی
promoteur
تبلیغ کننده، مروّج
ادامه...
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Promoter
تبلیغ کننده، مروّج
ادامه...
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
promover
ترویج کردن، ترویج کنند
ادامه...
تَرویج کَردَن، تَرویج کُنَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
promotor
تبلیغ کننده، مروّج، دادستان
ادامه...
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج، دادسِتان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
prometer
تعهّد کردن، قول دادن، وعده دادن
ادامه...
تَعَهُّد کَردَن، قُول دادَن، وَعدِه دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
promotor
ناشر، شکست ناپذیر، تبلیغ کننده، مبلّغ
ادامه...
ناشِر، شِکَست ناپَذیر، تَبلِیغ کُنَندِه، مُبَلِّغ
دیکشنری لهستانی به فارسی
promotor
تبلیغ کننده، مروّج
ادامه...
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج
دیکشنری هلندی به فارسی
promotie
ارتقا، ارتقاء، تبلیغ
ادامه...
اِرتِقا، اِرتِقاء، تَبلِیغ
دیکشنری هلندی به فارسی
Promoter
تبلیغ کننده، مروّج
ادامه...
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج
دیکشنری آلمانی به فارسی
Promote
ترویج کردن
ادامه...
تَرویج کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی