معنی prometer
prometer
تعهّد کردن، قول دادن، وعده دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با prometer
prometer
prometer
تَعَهُّد کَردَن، تَعَهُّد، وَعدِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
projeter
projeter
پُروژِه تَعرِیف کَردَن، پُروژِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
protester
protester
اِعتِراض کَردَن، اِعتِراض
دیکشنری فرانسوی به فارسی
proceder
proceder
اِدامِه دادَن، اِدامِه دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
proteger
proteger
مُحافِظَت کَردَن، مُحافِظَت کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
promover
promover
تَرویج کَردَن، تَرویج کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
promotor
promotor
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prometedor
prometedor
اُمیدبَخش، اُمیدوار کُنَندِه، وَعدِه دَهَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
promoteur
promoteur
تَبلِیغ کُنَندِه، مُرَوِّج
دیکشنری فرانسوی به فارسی