معنی primair - جستجوی لغت در جدول جو
primair
اصلی، اوّلیّه، اصلی کردن
ادامه...
اَصلی، اَوَّلیِّه، اَصلی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
oprimir
ستم کردن، ظلم کردن
ادامه...
سِتَم کَردَن، ظُلم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rimar
قافیه داشتن، قافیه
ادامه...
قافیِه داشتَن، قافیِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
primär
اصلی، اوّلیّه، اصلی کردن
ادامه...
اَصلی، اَوَّلیِّه، اَصلی کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
privar
بی کس کردن، محروم کردن
ادامه...
بی کَس کَردَن، مَحروم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
primer
اصلی کردن، آغازگر
ادامه...
اَصلی کَردَن، آغازگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
privar
محروم کردن
ادامه...
مَحروم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
precair
ناامن، پرمخاطره
ادامه...
نااَمن، پُرمُخاطِرِه
دیکشنری هلندی به فارسی
premiar
اعطا کردن، پاداش، جایزه دادن
ادامه...
اِعطا کَردَن، پاداش، جایِزِه دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
primaire
اصلی، اوّلیّه
ادامه...
اَصلی، اَوَّلیِّه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
primazia
برتری
ادامه...
بَرتَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
primeiro
اوّل
ادامه...
اَوَّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
primario
اصلی، اوّلیّه، اصلی کردن
ادامه...
اَصلی، اَوَّلیِّه، اَصلی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
premiar
اعطا کردن، پاداش، جایزه دادن
ادامه...
اِعطا کَردَن، پاداش، جایِزِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
primario
اصلی، اوّلیّه
ادامه...
اَصلی، اَوَّلیِّه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oprimir
ستم کردن، را فشار دهید
ادامه...
سِتَم کَردَن، را فِشار دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rimar
قافیه داشتن، قافیه
ادامه...
قافیِه داشتَن، قافیِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی