معنی pratend - جستجوی لغت در جدول جو
pratend
چت کردن، صحبت کردن
ادامه...
چَت کَردَن، صُحبَت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
vragend
پرسشگر، سؤال کردن، متعجّب، به طور کنجکاوانه
ادامه...
پُرسِشگَر، سُؤال کَردَن، مُتِعَجِّب، بِه طُورِ کُنجکاوانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
razend
به طور خشمگینانه، خشمگین
ادامه...
بِه طُورِ خَشمگینانِه، خَشمگین
دیکشنری هلندی به فارسی
rasend
خشمگین
ادامه...
خَشمگین
دیکشنری آلمانی به فارسی
braten
تابه کردن، سرخ کردن
ادامه...
تابِه کَردَن، سُرخ کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
krakend
خراب، جیرجیر زدن، خش خش کننده، خش خش دار
ادامه...
خَرَاب، جیرجیر زَدَن، خَش خَش کُنَندِه، خَش خَش دار
دیکشنری هلندی به فارسی
wartend
منتظر، در انتظار
ادامه...
مُنتَظِر، دَر اِنتِظار
دیکشنری آلمانی به فارسی
praterend
پرحرف، صحبت کردن
ادامه...
پُرحَرف، صُحبَت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
prateado
نقره ای
ادامه...
نُقره ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pretend
ادّعا کردن، تظاهر کن
ادامه...
اِدِّعا کَردَن، تَظَاهُر کُن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Pretend
ادّعا کردن، وانمود کن، تظاهر کردن
ادامه...
اِدِّعا کَردَن، وانِمود کُن، تَظَاهُر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
prétendu
ادّعا شده، ادّعا شده است
ادامه...
اِدِّعا شُدِه، اِدِّعا شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
kratzend
خراشیده، خراشیدن
ادامه...
خَراشیدِه، خراشیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
beratend
با مشورت، مشاوره ای
ادامه...
با مَشوَرَت، مُشاوِرِه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
fragend
به طور کنجکاوانه، پرسشگرانه، پرسشگر، متعجّب
ادامه...
بِه طُورِ کُنجکاوانِه، پُرسِشگَرانِه، پُرسِشگَر، مُتِعَجِّب
دیکشنری آلمانی به فارسی
praten
صحبت کردن، صحبت کنید
ادامه...
صُحبَت کَردَن، صُحبَت کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
raten
حدس زدن، حدس بزن
ادامه...
حَدس زَدَن، حَدس بِزَن
دیکشنری آلمانی به فارسی