معنی postulare - جستجوی لغت در جدول جو
postulare
فرض کردن، فرض
ادامه...
فَرض کَردَن، فَرض
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
postular
فرض کردن، فرض
ادامه...
فَرض کَردَن، فَرض
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
postular
فرض کردن، فرض
ادامه...
فَرض کَردَن، فَرض
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Postulate
فرض کردن، فرضیّه
ادامه...
فَرض کَردَن، فَرضیِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
postulatore
مدّعی، فرضیّه
ادامه...
مُدَّعی، فَرضیِّه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
postulato
فرضیّه سازی، فرض
ادامه...
فَرضیِّه سازی، فَرض
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
postulant
مدّعی
ادامه...
مُدَّعی
دیکشنری لهستانی به فارسی
postuleren
فرض کردن، فرض
ادامه...
فَرض کَردَن، فَرض
دیکشنری هلندی به فارسی
postulant
مدّعی، فرضی
ادامه...
مُدَّعی، فَرضی
دیکشنری هلندی به فارسی
postuler
فرض کردن، برای درخوٰاست
ادامه...
فَرض کَردَن، بَرایِ دَرخوٰاست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
postulat
فرضیّه سازی، فرض
ادامه...
فَرضیِّه سازی، فَرض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
posture
حالت بدن، وضعیت بدن
ادامه...
حالَت بَدَن، وَضعِیَت بَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی