معنی pomieszany - جستجوی لغت در جدول جو
pomieszany
آشفته، عصبی
ادامه...
آشُفتِه، عَصَبی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pocieszony
دلگرم، زیبا
ادامه...
دِلگَرم، زیبا
دیکشنری لهستانی به فارسی
zamieszany
درگیر، درگیر شدن
ادامه...
دَرگیر، دَرگیر شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
zmieszany
گیج، گیج شده، با سردرگمی، گیج کننده، سرگشته، مات و مبهوت، متحیّر
ادامه...
گیج، گیج شُدِه، با سَردَرگُمی، گیج کُنَندِه، سَرگَشتِه، مات و مَبهُوت، مُتَحَیِّر
دیکشنری لهستانی به فارسی
pomieszać
آشفته کردن، کرک
ادامه...
آشُفتِه کَردَن، کِرَک
دیکشنری لهستانی به فارسی
mieszany
مخلوط، مخلوط کردن، متنوّع، مختلف
ادامه...
مَخلوط، مَخلوط کَردَن، مُتِنَوِّع، مُختَلِف
دیکشنری لهستانی به فارسی