جدول جو
جدول جو

معنی plastisch - جستجوی لغت در جدول جو

plastisch
به طور پلاستیکی، پلاستیک
دیکشنری هلندی به فارسی
plastisch
به طور پلاستیکی، پلاستیک، به طور مجسّمه سازی
دیکشنری آلمانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور الاستیکی، الاستیک، کشسان
دیکشنری آلمانی به فارسی
کشسان، الاستیک، به طور الاستیکی، فنری
دیکشنری هلندی به فارسی
کلاسیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور شدید، شدید
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور فلج، اسپاستیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور عملی، عملی
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور عملی، عملی، تقریباً، دست ساز
دیکشنری آلمانی به فارسی
شدید، به شدّت، به طور شدید
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور فلج، اسپاستیک
دیکشنری هلندی به فارسی
پلاستیکی، پلاستیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پلاستیکی، پلاستیک
دیکشنری هلندی به فارسی