معنی pengobatan - جستجوی لغت در جدول جو
pengobatan
درمان
ادامه...
دَرمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
penobatan
تاج گذاری
ادامه...
تاج گُذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengorbanan
فداکاری، قربانی کردن، فدایی
ادامه...
فَداکاری، قُربانی کَردَن، فَدایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengikatan
بستن، الزام آور
ادامه...
بَستَن، اِلزام آوَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengamatan
مشاهده
ادامه...
مُشاهِدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penguatan
استحکام، تقویت کردن، تقویت
ادامه...
اِستِحکام، تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی