جدول جو
جدول جو

معنی pengikut - جستجوی لغت در جدول جو

pengikut
دنبال کنندگی، دنبال کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نتیجه دادن، توسط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیرو، دنبال کردن، دنباله دار بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
باند زدن، کراوات، بستن، الزامی، اتّحاد دادن، بسته شدن، زنجیر کردن، رشته کردن، بستن به
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کشیش، سفت کننده، مدّعی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بزدل، ترسو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی