جدول جو
جدول جو

معنی pendek - جستجوی لغت در جدول جو

pendek
کوتاه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کوتاه و ضخیم، کوتاه و چاق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصویری از Sender
تصویر Sender
مقدمه مفهومی درباره واژه
فرستنده (Sender) در علوم کامپیوتر به موجودیتی اشاره دارد که اقدام به ارسال داده، پیام یا سیگنال می کند. این مفهوم در سطوح مختلف انتزاع، از سخت افزارهای شبکه تا کامپوننت های نرم افزاری کاربرد دارد. در معماری سیستم های توزیع شده، شناسایی و احراز هویت فرستنده اهمیت امنیتی ویژه ای دارد. فرستنده ممکن است یک برنامه کاربردی، یک سرویس، یک دستگاه فیزیکی یا حتی یک رشته اجرایی باشد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی شبکه، فرستنده معمولاً به موجودیتی اشاره دارد که داده را از طریق سوکت ارسال می کند. در سیستم های پیام رسانی، فرستنده تولیدکننده پیام در الگوهای Producer-Consumer است. در پروتکل های ایمیل، آدرس فرستنده در فیلد From مشخص می شود. در معماری رویدادمحور، فرستنده رویداد (Event Emitter) نقش فرستنده را ایفا می کند. در سیستم های تلفن اینترنتی (VoIP)، فرستنده بسته های صوتی را انتقال می دهد.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در پروتکل SMTP: سرور ایمیل ارسال کننده
در سیستم های پیام رسانی: کاربری که پیام را ایجاد می کند
در شبکه های حسگر: گره ای که داده حسگر را منتشر می کند
در تراکنش های بلاکچین: آدرس کیف پول مبدأ
در سیستم های نظارت: دوربین های ارسال کننده ویدئو
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری های مبتنی بر پیام، فرستنده ها از مکانیزم های مختلفی برای اطمینان از تحویل پیام استفاده می کنند. در سیستم های ابری، سرویس هایی مانند Amazon SQS مدیریت فرستنده ها را ساده می کنند. در معماری میکروسرویس، فرستنده ها باید از الگوهای تحمل خطا استفاده کنند. در سیستم های بلادرنگ، بهینه سازی عملکرد فرستنده ها اهمیت ویژه ای دارد. در چارچوب های IoT، مدیریت فرستنده های با منابع محدود چالش مهمی است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم فرستنده به اولین روزهای ارتباطات دیجیتال در دهه 1960 بازمی گردد. در پروتکل های اولیه شبکه مانند X.25، شناسه فرستنده بخشی از هدر بسته بود. با ظهور ایمیل در دهه 1980، فیلدهای استاندارد برای مشخص کردن فرستنده تعریف شد. در معماری های مدرن مانند سیستم های پیام رسانی توزیع شده (مانند Kafka)، نقش فرستنده به صورت پیچیده تری تعریف شده است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
فرستنده نباید با ’’تولیدکننده’’ (Producer) که مفهوم گسترده تری دارد اشتباه گرفته شود. همچنین با ’’مبدأ’’ (Origin) که ممکن است به موجودیت دیگری اشاره کند تفاوت دارد. ’’مشتری’’ (Client) نیز در برخی موارد ممکن است نقش فرستنده را داشته باشد اما این نقش همیشگی نیست.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Java: رابط MessageProducer در JMS
در Python: کلاس Publisher در کتابخانه paho-mqtt
در C#: متد Send در کلاس Socket
در JavaScript: شیء RTCPeerConnection در WebRTC
در Ruby: متد deliver در ActionMailer
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که فرستنده همیشه از دریافت پیام اطلاع دارد، در حالی که در بسیاری از پروتکل ها اینگونه نیست. چالش اصلی در سیستم های توزیع شده، مدیریت فرستنده های جعلی (Spoofing) است. در معماری های پیچیده، ردیابی زنجیره فرستنده ها می تواند مشکل باشد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک نقش فرستنده در سیستم های توزیع شده برای طراحی معماری های مقاوم ضروری است. در آموزش این مفهوم، تاکید بر جنبه های امنیتی و الگوهای طراحی مرتبط مهم است. برای سیستم های حساس، استفاده از مکانیزم های احراز هویت فرستنده توصیه می شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
مقدمه مفهومی درباره واژه
واژه ’’render’’ به معنای تبدیل یا نمایش داده ها به شکلی قابل مشاهده یا قابل استفاده است. این عمل می تواند شامل پردازش داده ها، تبدیل گرافیک یا تولید تصاویر از مدل های سه بعدی باشد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در دنیای توسعه نرم افزار، ’’render’’ معمولاً به فرآیند تبدیل داده های گرافیکی یا اطلاعات به یک فرم قابل مشاهده در صفحه نمایش اشاره دارد. این می تواند شامل پردازش گرافیکی برای رندرینگ بازی ها یا نمایش وب سایت ها باشد.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در طراحی وب، مرورگرها از ’’rendering’’ برای نمایش صفحات وب به صورت گرافیکی استفاده می کنند. این فرآیند به ویژه برای وب سایت هایی که محتوای پویا دارند، اهمیت دارد.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در سیستم های گرافیکی، ’’render’’ به عنوان فرآیند تولید و نمایش گرافیک های دو بعدی یا سه بعدی از مدل ها به کار می رود. در بازی ها و شبیه سازی ها، این فرآیند برای نمایش محیط ها و شخصیت ها ضروری است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
واژه ’’render’’ در تاریخچه گرافیک رایانه ای از روزهای اولیه پردازش گرافیکی شروع به استفاده کرد و با پیشرفت تکنولوژی های نمایش گرافیکی مانند OpenGL و DirectX گسترش یافت.
تفکیک آن از واژگان مشابه
واژه ’’render’’ با ’’compile’’ تفاوت دارد. در حالی که ’’compile’’ به معنای تبدیل کدهای منبع به کد ماشین است، ’’render’’ به تبدیل داده ها به فرم گرافیکی قابل مشاهده اشاره دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان های برنامه نویسی، ابزارهای مختلفی مانند `OpenGL`، `DirectX` یا `WebGL` برای رندرینگ گرافیک ها به کار می روند که به توسعه دهندگان اجازه می دهند تا داده ها و گرافیک ها را به صورت واقعی و قابل مشاهده نمایش دهند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از سوءبرداشت های رایج این است که ’’rendering’’ همیشه یک فرآیند سریع و ساده است، در حالی که در مواردی مانند رندرینگ گرافیک های پیچیده، ممکن است زمان بر و با نیاز به منابع زیاد باشد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک دقیق از فرآیند ’’rendering’’ و چالش های آن برای توسعه دهندگان گرافیک و طراحان وب اهمیت دارد. توانایی بهینه سازی این فرآیند می تواند تأثیر زیادی بر عملکرد سیستم ها و تجربه کاربری داشته باشد.
گرافیک، پردازش، نمایش
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
شیبداری، شیب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اضافی، یدکی، جایگزین
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کوتاهی، به طور خلاصه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مغازله، رویکرد عشق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مورد علاقه، محبوب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد دادن، پیشنهاد می کند
دیکشنری سواحیلی به فارسی
کوتاه مدّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کوتاه مدّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور پیشنهادی، به صورت پیشنهادی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
چاپلوسانه، برای چاپلوسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور مشورتی، به روش توصیه شده
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ارسال کردن، ارسال کنید، پخش کردن، فرستادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
رفت و آمد کردن، رفت و آمد
دیکشنری آلمانی به فارسی
از دست دادن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بازداشت کردن، ایمن کردن، حبس کردن، سنبه کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ارائه دادن، رندر کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فکر کردن، فکر کن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آویزان بودن، آویزان کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فروختن، فروش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
لطیف بودن، مناقصه، نرم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتادن، آویزان کردن، آویزان بودن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
از دست دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اهدا، اهداء
دیکشنری آلمانی به فارسی
فرو رفتن، فرورفتگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فروختن، فروش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شکست دادن، ضرب و شتم
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
اهداکننده
دیکشنری آلمانی به فارسی
اهدا کردن، اهدا کنند
دیکشنری آلمانی به فارسی
ترجیحی، همانطور که توصیه می شود
دیکشنری سواحیلی به فارسی