معنی pendwa
pendwa
مورد علاقه، محبوب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با pendwa
mpendwa
mpendwa
دِلرُبا، مَحبوب، پُررو، عَزیز
دیکشنری سواحیلی به فارسی
pendre
pendre
آویزان بودَن، آویزان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
penyewa
penyewa
اِجارِه دَهَندِه، مُستَأجِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendiam
pendiam
کَم حَرف، نُوع ساکِت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendeta
pendeta
کِشیش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendek
pendek
کوتاه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penata
penata
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sendawa
sendawa
آروغ، آروغ زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mpenda
mpenda
تَحسین کُنَندِه، یِک عاشِق
دیکشنری سواحیلی به فارسی