معنی pasażer - جستجوی لغت در جدول جو
pasażer
مسافر روزانه، مطابقت دادن
ادامه...
مُسافِر روزانِه، مُطابِقَت دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pasajero
گذرا، مسافر
ادامه...
گُذَرا، مُسافِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
passager
گذرا، مسافر
ادامه...
گُذَرا، مُسافِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
passer
عبور کردن، عبور کند
ادامه...
عُبور کَردَن، عُبور کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pasar
عبور کردن، عبور کند
ادامه...
عُبور کَردَن، عُبور کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
liczba pasażerów
تعداد مسافران، از تعداد
ادامه...
تِعدادِ مُسافِران، اَز تِعداد
دیکشنری لهستانی به فارسی