معنی parola - جستجوی لغت در جدول جو
parola
کلمه
ادامه...
کَلَمِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
parodi
طنز تقلیدی، تقلید
ادامه...
طَنز تَقلِیدی، تَقلِید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tarla
مزرعه، میدان
ادامه...
مَزرَعِه، مِیدان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
prova
اثباتی، اثبات، دلیل
ادامه...
اِثباتی، اِثبات، دَلیل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
prova
اثباتی، محاکمه، آزمایشی، دلیل، مدرک
ادامه...
اِثباتی، مُحاکِمِه، آزمایِشی، دَلیل، مَدرَک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parlé
گفته شده، صحبت کنید
ادامه...
گُفتِه شُدِه، صُحبَت کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aroma
بو، عطر
ادامه...
بو، عِطر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
parlak
ریش دار، برّاق، درخشان
ادامه...
ریش دار، بَرّاق، دِرَخشان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
parcela
قسط
ادامه...
قِسط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
parodia
طنز تقلیدی، تقلید
ادامه...
طَنز تَقلِیدی، تَقلِید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
parodia
طنز تقلیدی، طنزپرداز
ادامه...
طَنز تَقلِیدی، طَنزپَرداز
دیکشنری لهستانی به فارسی
parować
بخار کردن، بخار پز کردن، جفت کردن، دروغگویی ها، تبخیر شدن
ادامه...
بُخار کَردَن، بُخار پَز کَردَن، جُفت کَردَن، دُروغگویی ها، تَبخِیر شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
parowo
به طور بخارآلود، بوروکراتیک
ادامه...
بِه طُورِ بُخارآلود، بوروکراتیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
parowy
بخاری، دستگیره
ادامه...
بُخاری، دَستگیرِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
parodia
طنز تقلیدی، تقلید
ادامه...
طَنز تَقلِیدی، تَقلِید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parodi
طنز تقلیدی، تقلید
ادامه...
طَنز تَقلِیدی، تَقلِید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
para
بخار، دود
ادامه...
بُخار، دود
دیکشنری لهستانی به فارسی