معنی parah - جستجوی لغت در جدول جو
parah
شدید، انتقادی
ادامه...
شَدید، اِنتِقادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
marah
عصبانیّت داشتن، عصبانی، خشمگین، عاصف، خشمگین بودن، خشن و بی رحم
ادامه...
عَصَبانیَّت داشتَن، عَصَبانی، خَشمگین، عاصِف، خَشمگین بودَن، خَشِن و بی رَحم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
parar
ایستادن، برای توقّف، متوقّف کردن
ادامه...
ایستادَن، بَرایِ تَوَقُّف، مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
arah
جهت
ادامه...
جَهَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
para
بخار، دود
ادامه...
بُخار، دود
دیکشنری لهستانی به فارسی
keparahan
شدّت
ادامه...
شِدَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sangat parah
به شدّت، خیلی جدّی
ادامه...
بِه شِدَّت، خِیلی جِدّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی