معنی orzekać - جستجوی لغت در جدول جو
orzekać
قضاوت کردن، برای ارزیابی
ادامه...
قِضاوَت کَردَن، بَرایِ اَرزیابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
narzekać
آزار دادن، اذیّت کردن، زاری کردن، آرنج، غرغر کردن، رعد و برق، شکایت کردن، شکایت کند
ادامه...
آزار دادَن، اَذیَّت کَردَن، زاری کَردَن، آرَنج، غُرغُر کَردَن، رَعد و بَرق، شِکایَت کَردَن، شِکایَت کُند
دیکشنری لهستانی به فارسی
przekuć
نفوذ کردن، چکیدن
ادامه...
نُفوذ کَردَن، چِکیدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
drzemać
چرت زدن، خوٰابیده
ادامه...
چُرت زَدَن، خوٰابیدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
ogrzewać
گرم کردن، سوزاننده
ادامه...
گَرم کَردَن، سوزانَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
opiekać
بر تست کردن، برعکس
ادامه...
بَر تِست کَردَن، بَرعَکس
دیکشنری لهستانی به فارسی
grzebać
جستجو کردن، جستجو کنید
ادامه...
جُستُجو کَردَن، جُستُجو کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
czekać
منتظر بودن، انتظار می رود، انتظار کردن، انتقاد، صبر کردن، بیمار
ادامه...
مُنتَظِر بودَن، اِنتِظار می رَوَد، اِنتِظار کَردَن، اِنتِقاد، صَبر کَردَن، بیمار
دیکشنری لهستانی به فارسی