معنی drzemać
drzemać
چرت زدن، خوٰابیده
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با drzemać
trzymać
trzymać
نِگَه داشتَن، تَوَقُّف
دیکشنری لهستانی به فارسی
drzemka
drzemka
چُرت، چُرت زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
orzekać
orzekać
قِضاوَت کَردَن، بَرایِ اَرزیابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
grzebać
grzebać
جُستُجو کَردَن، جُستُجو کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی