معنی ornato - جستجوی لغت در جدول جو
ornato
تزیینی، آراسته
ادامه...
تَزیِینی، آراستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ordinato
آراسته، مرتّب، تر و تمیز، ترتیب دار، منظّم
ادامه...
آراستِه، مُرَتَّب، تَر و تَمیز، تَرتِیب دار، مُنَظَّم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo ornato
مزیّن، به شکلی آراسته
ادامه...
مُزَیَّن، بِه شِکلی آراستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
contornato
منحنی، کانتور شده
ادامه...
مُنحَنی، کانتُور شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aggiornato
به روز، به روز شد
ادامه...
بِه روز، بِه روز شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nato
متولّد، متولّد شد
ادامه...
مُتِوَلِّد، مُتِوَلِّد شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mnato
لزجت، ویسکوزیته
ادامه...
لَزِجَت، ویسکُوزیتِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
irato
عصبانی
ادامه...
عَصَبانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inato
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
grato
سپاسگزار
ادامه...
سِپاسگُزار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
grato
سپاسگزار
ادامه...
سِپاسگُزار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
odiato
نفرت انگیز، منفور
ادامه...
نِفرَت اَنگیز، مَنفور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
orfano
یتیم
ادامه...
یَتیم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ornado
تزیینی، آراسته
ادامه...
تَزیِینی، آراستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Ornate
تزیینی، آراسته
ادامه...
تَزیِینی، آراستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dorato
طلایی
ادامه...
طَلایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
errato
اشتباه آمیز، اشتباه
ادامه...
اِشتِباه آمیز، اِشتِباه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cognato
قرابت، هم خانواده
ادامه...
قَرابَت، هَم خانِوادِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rosato
صورتی، گل رز
ادامه...
صورَتی، گُلِ رُز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
innato
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cornuto
دارای شاخ، شاخدار
ادامه...
دارایِ شاخ، شاخدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arenato
گرفتار، سرگردان
ادامه...
گِرِفتار، سَرگَردان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
orator
سخنور، خطیب
ادامه...
سُخَنوَر، خَطیب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
innato
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
non adornato
بی آرایش، آراسته نیست
ادامه...
بی آرایِش، آراستِه نیست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی