معنی opracować - جستجوی لغت در جدول جو
opracować
توضیح دادن، توضیح دهید
ادامه...
توضیح دادَن، تُوضِیح دَهید
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pracować
زحمت دادن، اذیّت کردن، عمل کردن، عملگرا، کار کردن، کار محور
ادامه...
زَحمَت دادَن، اَذیَّت کَردَن، عَمَل کَردَن، عَمَلگَرا، کار کَردَن، کار مِحوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
obrabować
دزدی کردن
ادامه...
دُزدی کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
opanować
استاد شدن، استاد
ادامه...
اُستاد شُدَن، اُستاد
دیکشنری لهستانی به فارسی
prasować
اتو کردن، برادری
ادامه...
اُتو کَردَن، بَرادَری
دیکشنری لهستانی به فارسی