جدول جو
جدول جو

معنی ok - جستجوی لغت در جدول جو

ok
اکی، اکسیداسیون
دیکشنری لهستانی به فارسی
ok
اکی، باشه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ok
اکی، باشه
دیکشنری هلندی به فارسی
ok
اکی، باشه، خوب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

میز گرد، میزبان
دیکشنری لهستانی به فارسی
دایره وار، ثابت
دیکشنری لهستانی به فارسی
دوره ای، جوجه کشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور دوره ای، دخترانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
اصطلاح کردن، اصطلاحات تخصّصی، مشخّص کردن، اطّلاع دهید، تعیین کردن، تعریف کند، تغذیه
دیکشنری لهستانی به فارسی
آزمایشی، تحریک پذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
دوره، دوره ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
گرد، تشکیل جلسه دهد، دایره ای، گرد کردن، کروی
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور وحشتناک، وحشتناک، وحشت زده، وحشتناک کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
گردی، گریه کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
تقریباً
دیکشنری لهستانی به فارسی
مربوط به شرایط، صدا
دیکشنری لهستانی به فارسی
شرایط، گرفتگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
شرایط
دیکشنری لهستانی به فارسی
تشویق کننده، تشویق کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
چرخش، گردش خون
دیکشنری لهستانی به فارسی
روح انگیز، کینه توزی، وحشتناکی، وحشتناک، وحشت
دیکشنری لهستانی به فارسی
اشغال، را اشغال کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
اکسیژن رسانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اکسایش، اکسیداسیون
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اکی، باشه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چشم پزشک، نگاه دلگیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
وحشیانه، وحشتناک
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور تناقض آمیز، به آرامی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ناقض، رذل
دیکشنری لهستانی به فارسی
فریاد، فریاد بزن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ظالم
دیکشنری لهستانی به فارسی
بسیار بی رحم، فوق حسّاس، به طور وحشیانه، وحشیانه، ظالمانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
جنایت، جرم انگاری، شقاوت، شک، شنیعیت، شهوانی، وحشی گری
دیکشنری لهستانی به فارسی
ستایش کردن، ستایش، تشویق کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی