معنی okrągły okrągły گرد، تشکیل جلسه دهد، دایره ای، گرد کردن، کروی گِرد، تَشکیل جَلَسِه دَهَد، دایِرِه ای، گِرد کَردَن، کُرَوی دیکشنری لهستانی به فارسی