جدول جو
جدول جو

معنی oficer - جستجوی لغت در جدول جو

oficer
افسر، افسردگی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اجبار کردن، زور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سریع حرکت کردن، عجله
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ارائه دادن، پیشنهاد، پیشنهاد دادن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
هنر، شغل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
قضاوت کردن، قضاوت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
قضاوت کردن، افسر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چاشنی زدن، ادویه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قضاوت کردن، قضاوت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
افسر
دیکشنری هلندی به فارسی
افسر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیره نگاه کردن، رفع کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ماندن، برای ماندن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مفتخر، افتخار
دیکشنری فرانسوی به فارسی